چشم نظر

اعتقاد به چشم نظر از باورهای ریشه دار و قدیمی در جهان است؛ با پیشرفت جوامع ممکن است پاره ای از اعتقادات در بین مردم کمرنگ تر و یا به کلی فراموش گردد. از نظر حوزه رواج، چشم نظر اعتقادی دیرینه و جهان شمول است و از جوامع ابتدایی در کشورهای باستانی، مانند ایران، یونان، روم، چین و مصر گرفته تا ملل متمدن جهـان امروز، و از ادیان قدیمی و اعتقاد به رب النوع ها گرفتـه تـا ادیـان بـودایی، یهودی، مسیحی و اسلام نمونه های اعتقاد به آن را می توان یافت. حتی حضور چنین باوری در دوران پیش از اسلام و در متون اوستایی و پهلوی نیز اشاره شده است.

از نظر لغوی، چشم نظر به آزار و نقصانی گفتـه مـی شـود کـه بـر اثـر نگـاه از جانب کس یا کسانی، به شخص یا چیـزی مـی رسـد. کسی را که گمان می رود چشمش تأثیر بد دارد، تحت عناوین بدچشم و شورچشم می نامند.

 اساس این اعتقاد بر آن است که بعضی افراد این ویژگی را در وجود خود دارند که چنانچه به کسی یا چیزی با حسرت و آه، تحسین خیلی زیاد و شگفتی، حسادت و یا علاقـه خیلـی افراطـی نظر بیندازند آن شخص یا آن چیز بر اثر نگاه آنها صدمه می بیند،؛ مثلاَ شـخص چشم خورده، بیمار می شود یا شی چشم خورده، خراب شده یا می شکند.

بررسی محققان نشان می دهد که اعتقاد به چشم نظر و شوری چشم در فرهنگ ملل، سابقه ای دیرینه دارد. اسنادی که از نقاشی های انسان هـای نخسـتین در درون غارهـا بـه دست آمده است، تا سنگ نوشته ها و آثار مکتوب قرون وسطی، تماماَ رواج این اعتقاد را در بین اقوام و ملل گوناگون در قرون و اعصار مختلف تأیید مـیکنـد. به عنوان مثال، در دومین دوران مهم تمدن مصر که دوران پادشاهی میانه (١٧٨٣ -٢٠۴٠ ق. م) نامیده می شود، تابوت بزرگان و فراعنه با طرح هایی خطاب به آنوبیس و اوزیریس و تعویذهایی به نام «چشمان هوروس» و صدها ورد مکتوب همراه شدند که به منظور خنثی کردن نیروهای آشوب و تقویت روحیه صاحب آن تا رسیدن به همراهان خدای خورشید طراحی شده بود.

وجـه مشـترک تمامی این اعتقادات، آن اسـت کـه عامـل اصـلی چشـم نظر سـوء نیـت و حسـد اسـت. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد، از روزگاران دور، انسـان هـا همـواره از چشـم حسود ترسیده و زیبایی ها و دارایی هایشان را از چشم دیگران پنهان کرده اند و بـر ایـن باور بوده اند که هر چیز ارزشمند و نفیسی که نگاه ها را متوجه خـود کنـد، در معـرض خطر چشم نظر قرار می گیرد.

بسیاری از اقوام از جمله عرب ها و چینی ها و حبشی ها به چشم نظر باور داشته و حیوانات و کودکان را بیشتر مستعد چشم نظر می انگاشتند. به همین خاطر از تعویذها و حرزها (بازوبند) برای دفع چشم نظر استفاده می کردند.

فرهنگ عامه اساس شناخت صحیح ملّت ها و وجه تمایز قومی از قـوم دیگـر اسـت. باورهای فرهنگی و اجتماعی، فصل جدایی ناپـذیر زنـدگی بشـر هستند و از ابتـدای خلقـت، همواره با او همراه بوده اند؛ به گونه ای که حتی بسـیاری از باورهـای انسـان متمـدن امـروزی نسبت به بسیاری از آداب و رسوم او، ریشه در ژرفای اعتقادات گذشته وی دارد.

در متون منظوم  فارسی نیز درباره چشم نظر، ابیـات و شـواهد متنـوع و بسیاری می توان یافت. بررسی دیوان شاعران بزرگ زبان و ادبیات فارسـی، نشـان مـی دهـد عنصـر چشم نظر از وجوه گوناگون، مورد توجه ایشان قرار گرفته است.

ندانم چه چشم بد آمد بر اوی                                     چرا پژمرید آن چو گلبرگ روی

«شاهنامه فردوسی»

هرآنکه روی چو ماهت به چشم بد بیند                         بر آتش توبه جز جان او سپند مباد

 «غزلیات حافظ»

در فرهنگ ایران باستان شورچشمی به عنوان پدیده ای اهریمنی دانسته شده و مجازات هایی هم برای افراد شورچشم و بدچشم در نظر گرفته شده است. برای اجتناب از چشم نظر نزد عامه کارهایی متداول است مانند اسپند دود کردن، تخم مرغ شکستن، همچنین توسل به حرز و دعا و حتی در مواردی ساخت وسایلی مانند طلسم و تعویذ که در زیر به تعدادی از آرایه های تجسمی اشاره می کنیم.

  • نظرقربانی: از روش های دفع چشم نظر استفاده از «نظرقربانی» است. در برهان قاطع، نظر قربانی چنین تعریف شده است: «مهره ای باشد از شیشه سیاه و سفید و کبود که به جهت دفع چشم نظر، بر گردن ببندند.» مهره اصلی نظرقربانی یک مهره سفالی بـا لعـاب آبـی لاجـوردی و بـه شـکل هـا و اندازه های مختلف است که برخی به آن «خرمهره» مـی گوینـد.
  • سنگ عقیق: در گذشته اعتقاد داشتند کسی که عقیق همراه خود داشته باشد از خطر محافظت می شود و به افراد بی باک و نترس اعطا می شد. محبوبیت عقیق بسیار شایع بود. در کشور سودان، طلسم عقیق سیاه با دایره سفید در اطراف آن، شبیه چشم، به نظر می رسید که به وسیله ارواح نگهبان و برای جلوگیری از تأثیرات چشم شیطان، حمل می شد. در ایران، مهره عقیق با مشخصات مذکور، معروف به «باباقوری» است.
  • نعل اسب: نعل اسب از جنس آهن، چشم نظر را دور می کند و اگر روی در ورودی در بالاترین نقطه آویزان شود شانس را می گیرد و اگر آن را وارونه آویزان کنند در عین حال که بد شانسی می آورد شانس را فراری می دهد.
  • ادعیه و آیات قرآن: آویختن دعا و آیاتی همچون «و ان یکاد …» به منظور دفع چشم بد صورت می گرفت که تا به امروز همچنان پابرجاست.
  • طلسم و تعویذ: برای طلسم و تعویذ می توان قدمتی ورای اسطوره قائل شد، زیرا اسطوره زاییده اجتماعات بشری بود، حال آنکه پیش از اجتماعات، زمانی که بشر با شکار زندگی خود را می گذارند، استخوان، پوست، دندان، پنجه حیوانات را به خود می آویخت و یا در جایی حفظ می کرد و از آن چون طلسم و تعویذ بهره می گرفت، هزاران سال پس از گذشت این مرحله و زمانی که بشر موفق به ساختن ابزار شد، به ساختن طلسم و تعویذ همت گماشت و هم زمان با اولین انقلاب صنعتی و ذوب فلزات، نوعی صنعت طلسمی به وجود آمد و اشیای فلزی ریزی برای آویختن به سر، گردن و دست ساخته شد تا مردم و دارایی های آن ها را از گزند حوادث مصون بدارد. این اشیا که معانی و کاربردشان بر ما معلوم نیست، در بیشتر تمدن های کهن و از جمله در ایران به فراوانی یافت می شود.
  • جام فلزی: همچنین جام های فلزی منقش به دعا و طلسم از قرون گذشته به جا مانده است. این جام ها که به اندازه جام معمولی است از جنس برنج است و داخل و خارج آن مستور از نوشته است.
  • قفل: به شکل های رایج و گاه تزیینی و تابع شکل اصلی قفل که بر برخی ادعیه و یا عباراتی جهت طلسم یا تعویذ حک شده است.
  • چشم جادویی: اعتقاد به چشم شیطان (چشم نظر) در مدیترانه و خاور نزدیک بسیار معمول است. تصور می کنند که طلسمی به شکل چشم، چشم شیطان را دور می کند و یا نگاه های بد با مقاصد پلید را منحرف می کند. این گونه طلسم ها اغلب از شیشه و به شکل چشم واقعی ساخته می شدند.

امروزه بعضی چنین تفسیر می کنند که چشم نظر عبارت از امواج منفی است که از بعضی چشم ها خارج میشود و رنگ آبی خاصـیت دفـع کننـده دارد و بلافاصـله آنرا بی اثر میکند.

با توجه به اهمیت اعتقادات مربوط به چشم نظر در میان اقوام مختلف، رد پای باور به چشم نظر در هنرها و دست ساخته های مردمی دیده می شود. نقوش دستبافته ها، قدیمی ترین نشانه از ثبت و ضبط نماد تجسمی چشم نظر هستند. همچنین به نظر می رسد که نماد تجسمی چشم نظر، تابع شکل چشم می باشد.

 

نمادهای چشم نظر در صنایع دستی

از قرن هشتم میلادی، در سرزمین های گلیم بافان، نوعی نگرش واحد در خلاقیت هنری و فنی پدید آمد. پیش از آن شمن گرایی، جاندارگرایی، یهودیت، مسیحیت، بودیسم و غیره متداول بوده است. اعتقادات جدید با دربرگرفتن و شاید هم تصحیح برخی از اعتقادات ادیان گذشته هویت تازه ای در اذهان مردم پدید می آورد. نمادها و نگاره هایی مربوط به ادیان عمیقا در افکار خلاقانه بافندگان نفوذ کرده است. گرچه این نگاره ها به مرور زمان معانی خود را از دست داده اند، مع هذا در فرهنگ و سنت قبیله جایگاه ویژه خود را دارند.

در پاره ای از دست بافته های گلیمی مربوط به اقوام مازندران، ترکمن، سیستان و بختیاری، سوای نمادها و نگاره های گوناگون، انواع پیام های تصویری به صورت اعداد و الفبای عربی نیز مشهود است. تا اواسط این قرن بافنده های ایرانی تحت تأثیر نگاره های سنتی و اجدادی بوده اند. این نقش و نگارها به رغم فشارهای سیاسی که سبب مهاجرت های اجباری و فروپاشی اجتماعات عشایری بوده هنوز پابرجاست. طی قرن ها، شیوه زندگی صحرانشینان و روستاییان بافنده، تغییر بسیار ناچیزی داشته است و تاریخشان نسل به نسل و سینه به سینه به وسیله آوازهای کهن سالان و ترانه ها، سرودها و اوراد شمن ها نقل شده است.

طرح بته یک نقشمایه قدیمی و  نمونه ای عالی در این مورد است که چه طور یک ایده اصلی می تواند به صورت های مختلف توسط بافندگان متفاوت تفسیر شود. میزان استفاده از آن به طور کلی از حد نقوش هندسی فراتر می رود. این نقشمایه همیشه با نام فارسی «بته» شناخته می شود، که معنای یک دسته برگ یا بوته می دهد. بنا به نظریه ای، فرم بته ای که ما امروزه می شناسیم به معنی چشمان تصنعی است و از خرافات قدیمی در آسیا مربوط به «چشم شیطانی» نشئت گرفته است.

اشیا و آرایه های ویژه چشم نظر دارای تنوع در شکل و مواد ساخته شده هستند. اشیای ویژه چشم نظر بیشتر در دست ساخته های فلزی و برخی سنگ ها و مهره ها دیده شده و گاه آمیخته با ادعیه و اوراد و آیات مقدس است. به نظر می رسد در شکل آرایه ها و اشیایی که به عنوان چشم نظر استفاده می شود تنها شکل تکرارشونده شکل لوزی و مثلت یا دایره مرکزی است و اشیای مربوط به چشم نظر در اشکال متنوع و گاه با حروف و اعداد و اوراد عرضه می شود، اما نگاره های دستبافته ها، عاری از جنبه های نظری، اشکال بصری را که تابع شکل چشم انسان است را در خود دارند.

امروزه می توان نمادهای چشم نظر، این باور و اعتقاد ریشه دار را متناسب با سلیقه های متفاوت بر روی تمامی وسایل دکوری منزل مشاهده نمود.

 

منابع:

  • افضل توسی، عفت السادات.، سنجی، مونس. آرایه ها و نگاره های مرتبط با چشم نظر در دستبافته های اقوام ایرانی، فصلنامه علمی-پژوهشی نگره، شماره 31، پاییز 1393

http://negareh.shahed.ac.ir/article_173_46f6e820aaebdeec9e18e038514ba77e.pdf

  • روح الامینی، محمود.، غلامحسین زاده، غلامحسین.، قنبری، افسون. عوامل چشم نظر در شعر شاعران فارسی. کهن نامه ادب پارسی، سال اول، شماره اول. 1389

http://classicallit.ihcs.ac.ir/article_30_eadf5261fcf77cb1334b1fc33711293b.pdf

  • مشیری، منیژه . چشم نظر در جامعه امروز، فصلنامه فرهنگ مردم ایران، تابستان 1386

http://ensani.ir/file/download/article/20120426190004-5201-69.pdf